اگر چه گفته میشود که برای هر فرد جویای کار غیردولتی، داشتن سرمایه، اولین لازمه کارآفرینی به شمار می رود، اما شما نگران نباشید، زیرا اولاً در ادامه با برخی از مشاغل که به کمترین هزینه برای راه اندازی نیاز دارند آشنا می شوید و ثانیاً از نظر نگارنده، در اکثر موارد به دلایلی که توضیح داده خواهد شد، داشتن سرمایه برای ایجاد اشتغال در اولویت اول قرار ندارد، بلکه سایر عوامل مانند؛ آنچه در ذیل به آنها اشاره میشود، از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردارند، برای اثبات موضوع میتوانید زندگی کارآفرینان نمونه و برتر را در سایتهای مختلف اینترنتی جستجو و مطالعه و یا حتی شخصاً به آنها مراجعه فرمایید.
کافیست با توکل به خدا و در نظر گرفتن علاقه و توان خود و الزامات کار، فکرتان را بهکار بیندازید و با کمی همت و تلاش و ترجیحاً خلاقیت و نوآوری، کار مناسبی را برای خود دست و پا نمایید.
شما خواننده عزیز نیز میتوانید، برای افزایش هر چه بیشتر کارآیی این بخش و کمک به توسعه اقتصادی کشور و ایجاد اشتغال برای جوانان پر شور، مومن و با استعداد این مرز و بوم، مصادیق دیگری از فرصتهای شغلی موجود یا جدید و قابل راه اندازی را با مشخصات کامل و شرایط، ویژگیها و در صورت امکان، نمونه عینی آن معرفی نمایید تا به نام خودتان در این بخش درج گردد.
نکات و الزامات کارآفرینی و اشتغالزایی:
امروزه موضوع کارآفرینی و اشتغال زایی یکی از مهمترین مشکلاتی به شمار میرود که اکثر کشورهای جهان حتی کشورهای توسعه یافته از تبعات آن رنج میبرند.
در این رابطه چنانچه بخواهیم علل این معضل جهانی را مورد بررسی قرار دهیم، میتوانیم متناسب با شرایط و وضعیت کشورهای مختلف، عوامل مشابه و بعضا متفاوتی را در بروز و تشدید این وضعیت موثر بدانیم.
به عنوان مثال: فقدان یا ضعف در تهیه طرحها و برنامه های اساسی و هدفمند برای اشتغالزایی، سیاستگذاری های نا درست و غیر اصولی، کم توجهی به موضوع اشتغال و فرهنگ کارآفرینی و اولویت یافتن سایر مسائل نسبت به اشتغال، دولتی بودن امور و عدم استفاده مناسب از ظرفیتهای بخش خصوصی، کمبود نیروهای متخصص و ماهر، محدود بودن زمینه های کارآفرینی، وضعیت اقتصادی و نیز جغرافیایی کشورها، محدودیت در دسترسی به بازارهای داخلی و بخصوص بین المللی، نا مناسب بودن راههای مواصلاتی و ارتباطی، عدم بهره مندی از مواد اولیه، تحریم و فشارهای اقتصادی، وجود قوانین قدیمی و دست و پاگیر یا فقدان قوانین جدید و مناسب، بروکراسی های زاید و همچنین فساد محسوس نامحسوس موجود و موثر در سیستم اداری کشورها، ضعف دولتها در حمایت هدفمند و نظام یافته از تولید، فرهنگ و رفتارهای اجتماعی، انتظارات غیر منطقی برخی از افراد جویای کار و حتی مولفه هایی مانند: اراده و انگیزه، اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری و ریسک پذیری و همینطور خلاقیت و ابتکار عمل فردی را باید به عنوان برخی از مهمترین عوامل یا موانع موثر در اشتغالزایی و کارآفرینی معرفی نمود.
با این حال؛ باید به یاد داشته باشیم که تنوع و تعدد مشکلات مورد اشاره در هر نقطه از دنیا متفاوت بوده و جمهوری اسلامی ایران علی رغم فشارهای بین المللی، با توجه به شرایط جغرافیایی و ظرفیتها و منابع موجود در کشور، نسبت به سایر دولتهای دنیا اعم از غربی و شرقی، با مشکلات و موانع کمتری مواجه می باشد و لذا به نظر می رسد امکان کارآفرینی و اشتغالزایی در ایران در بخشهای مختلف بهخصوص در بخش کشاورزی، صنعت و تولید علم، بسیار آسانتر از دیگر کشورها میباشد.
حال با توجه به نرخ نسبتا بالای بیکاری در کشور، این سوال مطرح است که چطور و چگونه چنین چیزی ممکن است؟
در پاسخ به این سوال باید به یاد داشته باشیم که کارآفرینی و اشتغالزایی الزاما بر عهده دولتها نیست، بلکه دولتها موظفند با برنامه ریزی مناسب و حتی المقدور حمایتهای مادی و معنوی در ابعاد مختلف، شرایط را برای دستیابی به این هدف فراهم نمایند، بنابراین قبل از هر چیز باید این تفکر غلط که دولت موظف است برای هر فرد یک کار و ترجیحا یک کار اداری با شرایط مناسب فراهم نماید، را از ذهن خود پاک نماییم و سپس با برنامه ریزی مناسب، فرآیند کارآفرینی و اشتغالزایی را طی نماییم.
فرایند کارآفرینی و اشتغالزایی:
۱) به عنوان نخستین گام و قبل از هر اقدام باید ضمن توجه به موانع و مشکلات فوق الذکر، با بررسی و مطالعه کافی پیرامون ظرفیتها و زمینه های کارآفرینی و اشتغالزایی در کشور، شناخت لازم از فرصتهای شغلی موجود و یا قابل حصول را کسب نماییم.
برای تسهیل در کار می توانیم از منابع و روشهایی مانند: اینترنت یا کارشناسان دستگاههای دولتی و یا تولید کنندگان و حتی بررسی میدانی و یا مراجعه حضوری به بخشهای مختلف تولیدی در شهر و روستای خود، بهره بگیریم.
مشورت با افراد صاحبنظر و متخصص در دستگاههای ذیربط دولتی و مراکز علمی و همچنین افراد مجرب و فعال در زمینه موردنظر و در صورت لزوم، همکاری (شاگردی) موقت برای کسب تجربه، نقش تعیینکنندهای در این زمینه دارد.
مراکز مشاورهای خصوصی، ادارات جهاد کشاورزی، ادارات، صنعت، معدن و تجارت، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی و بسیج سازندگی از جمله مراکزی هستند که میتوانیم از نظر تخصصی آنها بهرهمند شویم.
۲) نیاز سنجی گام بعدی از مرحله کارآفرینی و اشتغالزایی به شمار میرود، به این معنا که باید قبل از ورود به موضوع بدانیم که موضوعات و زمینههای مورد نظر، در کوتاهمدت و حتی درازمدت در ردیف نیازهای فعلی و یا اولویتهای کنونی جامعه (بازار هدف) در داخل یا خارج از کشور قرار دارد یا خیر، به عبارت دیگر باید بدانیم که محصول یا خدمات مورد نظر که قصد تولید آن راداریم، به اندازه کافی در شهر، استان، کشورما یا حتی سایر کشورها مشتری دارد و آیا امکان دسترسی به مشتریان در محدوده مورنظر را داریم..
شاید بتوانیم چینیها را یکی از موفقترین افراد در این زمینه بدانیم، زیرا شرکتهای چینی با انجام مطالعات دقیق و حرفهای، تا حدی رشد یافتهاند که نهتنها به بزرگترین صادر کننده محصولات استراتژیک و سایر کالاهای متعارف مورد مصرف در دنیا تبدیل شده اند، بلکه تولید کالاهای خاص مورد مصرف در هر کشور را نیز آغاز کرده و به عنوان مثال؛ با آگاهی از فرهنگ ایرانی، تا جایی کار را پیش برده اند که با بهکار بردن کمی خلاقیت، برای ایرانیان اهل گشت گذار، کالایی مانند منقل با پمپ باد دستی را روانه بازار کشور نموده اند و حتی تولید کالاهای خاص مورد نیاز مسلمانان مانند: جانماز و مهر و تسبیح را نیز در فهرست تولیدات خود قرار داده اند.
۳) از امکانسنجی میتوانیم به عنوان سومین گام نام ببریم، چرا که گاهی تولید یک محصول جزء کالاهای پر مصرف و نیازهای مهم و حتی دارای اولویت یک جامعه قرار دارد، اما شرایط و بسترهای لازم مانند مواد اولیه، امکان حمل و نقل یا نیروی متخصص برای تولید محصول یا کالای مورد نظر در ابعاد مختلف در آن منطقه فراهم نیست.
در این رابطه باید تمامی امکانات و ظرفیتهای قابل حصول و همچنین همه موانع، مسائل و مشکلات احتمالی از جمله موضوعات مورد اشاره در مقدمه را مورد توجه قرار دهیم.
۴) چهارمین گام فهرست نمودن سوالاتی است، که پاسخ آنها بیانگر شرایط، وضعیت و توانائیهای ما در قبال کار مورد نظر می باشد، به عنوان مثال: اهداف (هدفگذاری)، موضوع کار، تخصص و مهارتهای فردی و گروهی موجود و موردنیاز، انگیزه و علاقمندی به موضوع، برآورد مالی و بررسی میزان سرمایه گذاری ممکن، امکان اخذ کمک مالی از دوستان و بستگان بنا بر ضرورت، منابع و امکانات موجود و قابل دسترس، امکان شراکت و تعداد شرکا و همکاران، امکان ایجاد تعاونی، رقبای فعلی یا آتی، مکان انجام کار، زمان انجام کار، محدوده انجام کار، امکان بازدهی زود هنگام یا دیر هنگام، قوانین و مقررات مربوطه، چگونگی رعایت اصول آمایش سرزمینی و امثال آن؛ سوالاتی هستند که می توانند در شناسایی و انتخاب موضوع مورد نظر به ما کمک نمایند.
۵) در نهایت باید کار را با توکل و امید به خدا و بر اساس طرح و نقشه مناسب و از پیش آماده، آغاز نماییم و عدم دستیابی به همه انتظارات و یا حتی شکست احتمالی نباید بلافاصله مانع از ادامه کار ما شود.
یادمان باشد که پول و سرمایه حرف آخر میزند، بنابراین؛ هر مقدار پول هنگامی که با شناخت کافی از شرایط محیط کار و اراده قوی، اعتماد بهنفس، پشتکار، خلاقیت و نوآوری همراه شود، معجزه میکند و راز موفقیت در توجه به همین ویژگیها نهفته است، پس در این مسیر نباید به بیش از حد به پشتیبانی و حمایت دستگاههای دولتی یا دیگران خوشبین و متکی باشیم.